به گزارش دامپزشک، سید محمد آقامیری سومین رییس سازمان نظام دامپزشکی کشور بود. او بود که به دلیل مشاورههای اقتصادی غلط به احمدینژاد، داوود دانش جعفری وزیر اقتصاد دولت نهم را وادار به استعفا کرد. دانش جعفری در مقابل دوربین تلوزیون در تشریح دلایل استعفایش از حضور یک نیروی غیر متخصص در ترکیب مشاوران رییس جمهور یاد کرد که با مشاورههای غلطش، شرایط اقتصادی کشور را به بحران کشانده است. این مشاور، کسی نبود جز سید محمدآقامیری.
او در چهار سال ریاست بر سازمان نظام دامپزشکی، بارها از رسانهها برای اجرای ماده 19 آییننامه اجرایی نظارت بهداشتی دامپزشکی کمک خواسته و نشستهای خبری متعدد در این رابطه برگزار کرده بود. زیرا معتقد بود رییس سازمان دامپزشکی به ناحق، اختیارات بخش خصوصی را محدود میکند. اما هیچگاه حاضر نشد اعتقاداتش را در مقابل دوربین و در جمع رسانهها به صراحت بر زبان جاری سازد. همواره توقع داشت که خبرنگاران از خود مایه گذاشته و متنهای انتقادی علیه این رفتار مدیران سازمان دامپزشکی منتشر کنند.
اگرچه به اعتقاد بسیاری از خبرنگاران فعال در حوزه دامپزشکی، استقلال مالی ناظران فنی و بهداشتی از مراکز تولیدی، امری مثبت بود، اما همگان میدانستند که آقامیری فقط دلسوخته اجرای قانون نیست. منافع مالی ناشی از اجرای ماده 19 آییننامه اجرایی نظارت بهداشتی بر دامپزشکی عاملی بود که رییس وقت سازمان دامپزشکی را وادار میکرد تا برای دستیابی به اهدافش، نشستهای خبری متعدد برگزار کند. حال که آقامیری به هیچ یک از اهدافش نرسیده و حتی موفق نشد بر کرسی ریاست سازمان نظام دامپزشکی تکیه زند، رسانهها را به باد انتقاد میگیرد.
پس از انتشار اخباری درباره کاندیداتوری و عدم کسب آرای شهروندان تهرانی برای حضور آقامیری در شورای شهر، تصمیم گرفته شد که گفتگویی با وی ترتیب داده شود. البته این گفتگو با پرسشهایی در زمینه انگیزههای وی از شرکت در انتخابات شورای شهر آغاز و در نهایت به حمله آقامیری به رسانههای مختلف بویژه سایت دامپزشک ختم شد. در حین گفتگو، به دلیل ضعف آنتندهی تلفنهای همراه که مشکلی آشنا برای همه ایرانیان است، شنیدن قسمتهایی از سخنان رییس سابق سازمان نظام دامپزشکی امکانپذیر نبود. ضمن آنکه یکبار نیز مجبور به تماس مجدد با وی شدم. اما پس از ارتباط مجدد با آقامیری، او در حالی که صدایش میلرزید و با صدای بلند فریاد میزد، از رسانهها گلهمند بود. زیرا رسانههایی که به زعم وی همه دشمن صنف دامپزشکی هستند، درباره خورده شدن حق وی در چهارمین دوره انتخابات نظام دامپزشکی، مطلب خاصی را منتشر نکردهاند.
مشروح گفتگو با سید محمد آقامیری در زیر بدون هیچ کم کاستی درج میشود و رای نهایی را به شما خواننده گرامی واگذار می کنیم:
چه شد که تصمیم گرفتید در انتخابات شورای شهر شرکت کنید؟ در ائتلاف خاصی شرکت کردید یا نه؟ به نظر میرسد شرکت کردن در ائتلاف روی رای آوردن افراد بسیار موثر باشد.
ائتلافی نبود. تصمیم گرفتیم شرکت کنیم. اما بحث فعالیت در انتخابات ریاست جمهوری سبب شد انصراف دهم.
اما نام شما در لیست شرکت کنندگان انتخابات شوراهای شهر درج شده بود.
آخرین لیست را باید بگیرید.
در آخرین لیست نام شما درج شده است.
نه، در آخرین لیست نام من نیست.
چرا فکر کردید نیاز است در انتخابات شورای شهر شرکت کنید؟
بالاخره نیاز است. مدیریت شهری به نظر شما فارغ از مسایل مهم دامپزشکی است.
قطعا نیست.
به این دلیل شرکت کردم. احساس کردم که مدیریت شهری فارغ از مسایل دامپزشکی نیست. برای تصمیماتی که گرفته میشود، حضور یک دامپزشک امری ضروری است.
صحبتهای شما درست، اما فکر نمیکنید بهتر است در شرایطی که رای نیاوردهاید، برای شرکت دامپزشکان در جلسات شورای شهر اقدام خاصی انجام شود؟ بهتر نیست شورای شهر از حضور ثابت یک مشاور دامپزشک بهرهمند شود؟
اعضایی که در شورا وارد شدهاند، 20 نفر از دوستان و نزدیکان من هستند که قطعا از مشاورههای دامپزشکی من استفاده میکنند. نظراتمان را منتقل خواهند کرد.
مهمترین دغدغه شما برای مسایل مرتبط با دامپزشکی در شهر تهران چه بود؟ میتوانید یکی دو مورد را بیان کنید؟
مسایل مختلفی در حوزه بهداشت، ارتقای بهداشت توزیع مواد پروتئینی در تهران، نحوه توزیع بازارهای عرضه مواد پروتئینی با منشا خام دامی. اینها مواردی است که برای همه روشن است. یک منطقه شهری بدون حضور دامپزشک در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. دامپزشکی نیز مثل بقیه اقشار در خدمت مردم جامعه است.
در ارتباط با مراکز نگهداری حیوان در سطح شهر که روز به روز تعداد آن در حال افزایش است همچنین افزایش جمعیت موش و گربهها، احساس خطر نکردید؟
نه، در این بحث یک مقدار کلانتر فکر میکنم. جزئی فکر نکردم. وقتی میگویم افزایش و ارتقاء سطح بهداشت عمومی یکی از مثالها این بود. تهران بارانداز مواد پروتئینی است. از سایر شهرهای اطراف و استانهای اطراف مواد غذایی به تهران میآید.
(قطع تلفن همراه آقامیری و سپس تماس مجدد برای ادامه مصاحبه)
من مجله شما را میشناسم. شما به دنبال تخریب هستید. من تازه کار نیستم. شما برای خدمت به دامپزشکی کشور یک قدم بر نداشتهاید. جز تخریب و انتقاد کار دیگری انجام نمیدهید. فقط میخواهید کاری انجام دهید که دو گروه با هم درگیر شوند. این وسط شما خوش باشید و کف بزنید. کاری انجام ندادهاید که بگویید به صنف دامپزشکی خدمت کردهاید. جز این کارها کاری انجام ندادهاید. الان دنبال جمع کردن یک جمله هستید تا آن را پر رنگ کنید. من که بعد از یک عمری این مسایل را میشناسم. مجله شما را میشناسم.
اینها تهمت به رسانه ماست. سایت دامپزشک تنها یک سال است که فعالیت خود را آغاز کرده. من قصد دفاع ندارم. من بیطرفانه گفتههای شما را روی رسانه خود قرار میدهم تا دوستان قضاوت کنند.
شما هرچه دوست دارید؛ میشنوید، پس هرچه دوست دارید منتشر کنید.
من هرچه دوست دارم نمینویسم. عین جملات شما را مینویسم.
دنبال یک جمله از زبان من میگردید. کاری به این مسایل ندارید. از قبل هم میدانستم که این گونه بود. در این چند ساله که در نظام دامپزشکی بودیم، وضعیت همین بوده است. میتوانید محبت کنید و بگویید یک گزارش شما که به نفع دامپزشکی بوده، کدام است؟
نفع صنف دامپزشکی را در چه میبینید؟
شما میتوانید یکی از گزارشهای خود را که به نفع دامپزشکی بوده، به من بگویید. یک کاری کرده باشید که به ارتقاء دامپزشکی کمک کرده باشد؟
ما روی فرهنگسازی بستهبندی گوشت در کشور خیلی کار کردهایم.
به غیر از تخریب چه کردهاید. جز اینکه بنویسید آقای فلانی قرار بوده کار انجام دهد، اما فعالیتی نکرده، فلانی قرار بوده بسته بندی کند، اما محقق نشده، چه کاری انجام دادهاید.
این روند سبب میشود مسئولان به فکر اصلاح مشکلات بیفتند.
نه این باعث نمیشود. انتقاد در کنارش پیشنهاد صحیح دارد. شما زمانی که انتقاد کردید باید پیشنهاد هم بدهید. انتقاد باید عقلایی و درست باشد.
به نظر شما انتقادها عقلایی نبوده است؟
نه به نظر من خود را یکبار در معرض آزمون و انتخاب بگذارید. بد نیست یکبار خود را به معرض انتخاب بگذارد. ببیند چقدر دوستتان دارند و به شما احترام میگذارند.
فکر نمیکنم اوضاع بدی داشته باشیم.
هر بقالی میگوید ماست من ترش نیست. شما هم اگر بگویید خارج از اصول اصلی بازاریابی است. شما نباید بگویید ماست من ترش است. دیگران باید نظر دهند.
شاید شما قصد بازاریابی داشته باشید.
نخیر من بازاریابی نمیکنم. این چیزی است که واقعیت دارد. شما یک مطلب منتشر شده در رسانه خود که در راه اعتلای صنف بوده است را نام ببرید.
من عین صحبتهای شما را روی سایت قرار میدهم و بازخوردهای آن را عاملی برای نقد و محک رسانه خودم و محبوبیت شما میدانم، منصفانه است؟
شما یکی از مطالبی که در راستای اعتلای دامپزشکی بوده را بگویید.
شما به عنوان یک مسئول دولتی فقط تعریف و تمجیدها را تایید میکنید. این با سیاست رسانه من همخوانی ندارد.
اگر تخریبها و تعریفهای شما در ما اثر داشت، شش سال کار نمیکردیم. نه تعریفها روی من تاثیر دارد و نه انتقادهایی که شما میکنید روی ما تاثیر گذار است.
این خیلی بد است، احتمالا زیر مجموعه شما هم وقتی به شما انتقاد میکنند، صحبتهایشان را گوش نمیدهید. رسانه بازتاب دهنده افکار عمومی است. ولی شما متاسفانه بدون توجه به واقعیتها کار خودتان را انجام میدهید.
ما از مشاوران معتمد استفاده میکنیم. انتقاداتشان دوستانه و پیشنهاداتشان نیز دوستانه است.
برای همین اوضاع نظام دامپزشکی اینگونه است؟ به نظرشما وضعیت نظام دامپزشکی خیلی مطلوب است؟
از سر و ته این سایتها هیچ چیز جمع نمیشود. الحمدالله از این چی چی نیوزها هم زیاد آمده است. هر کسی بالاخره یک سایتی بالا میآورد و فلان مدیر را تخریب میکند و یکی دیگر را بالا میبرد. از آن یکی تقدیر میکند و آن یکی را تخریب. باید ببیند چه اتفاقی افتاده و چه کسی را استخدام کردهاند که جریان رسانهای تغییر کرده است.
این توهین مستقیم به رسانه است.
من خودم خبرنگارم.
خدا نکند که شما خبرنگار باشید. شما همان دامپزشک بمانید کفایت میکند.
شما به من توهین میکنید. شما چه خاصیتی دارید که من ندارم.
شما چه خاصیتی دارید که فکر میکنید خبرنگار هستید؟
شما خبرنگار هستید، ولی خدا نکند که من خبرنگار باشم!
برای اینکه شما واقعا خبرنگار نیستید، پس دلیلی ندارد خود را خبرنگار بنامید.
معمولا یکسری خودبزرگ بینیهایی هست که شماها دارید. نشریه شما دارد.
شما خودبزرگ بینی ندارید؟
یک خودبزرگ بینیهایی هست که نشریه شما دارد و دوستانی که در صنف دامپزشکی با چهارتا خبر آبکی و الکی صنف را به نابودی میژکشند. تا کنون فکر نکردهژاید که برای صنف چه کار میتوانید بکنید و به صنف اعتلا ببخشید. به جای این کارها یک بار فکر نکردهاید. جز تخریب کار دیگری بلد نیستید.
شما که از رسانه برای عدم ارایه راهکار انتقاد میکنید، بگویید چرا دو سال سازمان نظام دامپزشکی را بلاتکلیف نگه داشتید؟ به عنوان رییس سازمان نظام که نتوانست نظر مثبت وزیر جهاد کشاورزی را جلب کند، چرا به حضور خود در نظام دامپزشکی ادامه دادید؟
آن جایی که حقی ضایع شده بود، مطالبی را روی سایت گذاشتیم اما شما چشمها و گوشهایتان را بستید. نرفتید ببینید حق با کیست. اما هشت سال قبل، یعنی سال 85 که در چارچوب قانون رییس سازمان نظام دامپزشکی شدم، همهتان عربده زدید که فلانی غیر قانونی است. بدون اینکه نگاهی به قانون کرده باشید.
این عربده را ما نزدیم، همکاران دامپزشک شما بر این باور بودند که حضور شما غیر قانونی است.
آفتاب آمد دلیل آفتاب. این یکی از دلایل است. هیچ کدام از شما توجه نکردید که انتخابات غیرقانونی برگزار شده است. چرا یک نفر از شما نمیگوید صورتجلسه انتخاب رییس نظام دامپزشکی کشور چرا هیچ کجا وجود ندارد. چرا صورتجلسه را روی سایت نمیگذارند.
چرا خود شما در این باره مصاحبه نمیکنید؟
نه، مصاحبه کردیم. به اندازه کافی مصاحبه کردیم. چرا رسانهها میگویند، دو سال (ریاست دوره چهارم نظام دامپزشکی) غیر قانونی است. دلایل غیرقانونی بودن را میتوانید روی سایت خود بیاورید؟
شما از هر کسی در این باره حضور غیرقانونیتان در نظام دامپزشکی صحبت کرده شکایت کردهاید.
نه من لزومی ندارد شکایت کنم. از هیچ کسی شکایت نکردهام.
شما از دکتر آل داوود شکایت نکردید؟
از دکتر آل داوود شکایت نکردیم. دکتر آل داوود یک نظر شخصی غلط و دروغ داده بود به خاطر آن شکایت کردیم. وگرنه چرا از شما شکایت نکردیم.
از شخص من شکایت کردید، وقتی در یک خبرگزاری مشغول فعالیت بودم به عنوان مباشر جرم دکتر آل داوود به دادگاه فراخوانده شدم.
شما خودت را داری بزرگ میکنی. کی علیه شما شکایت کردم.
شما از تمام رسانههایی که صحبتهای دکتر آل داوود را منتشر کرده بودند به عنوان مباشر جرم شکایت کردید.
چطور وقتی ما به این صحبتها پاسخ دادیم، جرات نکردید جواب را بردارید. چرا پاسخ را نزدید.
طبق قانون مطبوعات، رسانه باید نظر افراد مختلف را منتشر کنند. ضمن آنکه پس از آن نیز روی حضور غیر قانونی یا قانونی شما مطالب متعددی منتشر کردیم.
این را برای آخرین بار میگویم.دیگر به من زنگ نزنید که بخواهید از من «آتو» بگیرید. برو هرچه دوست داری بزن. چون برداشتهای خودت را میزنی. هیچ خدمتی هم به صنف دامپزشکی جز خیانت نکردهاید. همه هم این را میدانند.
با تشکر از پاسخگویی به سئوالات.
لیلا مرگن